۱۳۹۱ شهریور ۱۴, سه‌شنبه

مصاجبه با آذر ویژه زن ورزشکار و قدرتمند ایرانی





هفته قبل به اطلاع خوانندگان عزیز رساندیم روز 25 آگوست ونکوور میزبان مسابقه زنان قدرتمند تحت عنوانFemsport  بود. امسال آذر ویژه، مربی بدنسازی از شهر تورنتو به عنوان اولین زن ایرانی شرکت کننده در این سری مسابقات به  ونکوور رفت.
به دنبال بازگشت ایشان از ونکوور طی گفتگویی با این خانم ورزشکار ایرانی، وی از این که توانسته به ونکوور برود و در مسابقه Femsport  شرکت کند بینهایت اظهار خوشحالی کرد. آثار هیجان و  انرژی را با آن که چند روزی از مسابقه گذشته است هنوز می توان در چهره خندانش دید. او می گوید رفتن به ونکوور و شرکت در این رقابت برای من تجربه بزرگی بود و نمیدانم چطور و چگونه  احساس موفقیت و رضایت درونی ام  را از انجام این کار برایتان بازگو کنم!
از او پرسیدیم در مورد چگونگی آمادگی برای این مسابقه توضیحاتی بدهد و اینکه آیا برای آمادگی دراین رقابت مربی خاصی داشت. وی می گوید با  توجه به آمادگی جسمانی من از نظر کلی حدودا با 12  هفته تمرین منظم توانستم خود را برای این رقابت آماده کنم.  او در ادامه می گوید که از سه ماه پیش در کنار ساعات طولانی کارش به عنوان مربی بدنسازی در گودلایف تقریبا به طور متوسط 3 تا 4  بار در هفته تمرین های مخصوص این مسابقه را انجام داده است. او خودش تمرینهای آمادگی برای مسابقه Femsport  را طراحی کرده است. این تمرینات به منظور افزایش سرعت، استقامت و قدرت بدنی  بوده و او با تمام جدیت بدون آن که مربی مخصوصی داشته باشد تمرین کرده است. آذر می گوید در طول سه ماه گذشته بدون اغراق بیشتر روزها و شب ها درد عضلانی داشتم، بازوها و پاهایم کبود یا زخمی می شد و با این حال دست بر نمی داشتم! بیشتر تمرین هایم را در مجموعه گودلایف انجام دادم ولی بعضی از تمرین ها مثل بلند کردن لاستیک را در یک کلوب خصوصی مخصوص کارهای قدرتی در downtown انجام دادم. معمولا روزهای شنبه و یکشنبه به جای استراحت در خانه به محل تمرین می رفتم و سخت کار می کردم.  برای نزدیک شدن و رسیدن به اهدافم دفترچه ای داشتم که همه تاریخ ها، میزان و زمان تمریناتم را یادداشت می کردم. 



آذر در باره مسابقه Femsport  این گونه توضیح می دهد:
بالاخره روز 25 اگوست زمان مسابقه فرا رسید. محل مسابقه در میدان رابسون شهر ونکوور بود.  من و سی و هفت خانم شرکت کننده دیگر باید ساعت 9 صبح در این محل حاضر می ‌شدیم، من تنها زن شرکت کننده از تورنتو بودم. دقایق انتظار اولیه را با  کمی نگرانی و احساس تردید پشت سر گذاشتم و از خود می پرسیدم که آیا می توانم از پس کارهایی که قرار است انجام دهم برآیم بخصوص که چند خانم درشت و قوی هیکل کانادایی را در میان شرکت کنندگان دیدم! 
مسابقه از ساعت 10 صبح تا 5 بعد از ظهر به طول انجامید و خوشبختانه من توانستم تمامی موارد مسابقه را بدون داشتن حتی یک خطا به اتمام برسانم. نانسی لاکینگتون مسئول برگزاری مسابقه، استقبال بسیار گرمی از من نمود و مرا زن "شگفت انگیز "نامید!  گزارشگر این مسابقه بارها و بارها اعلام می کرد " آذر از تورنتو ! آذر از تورنتو!"
وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینكه آیا کارهای سنگین مثل بلند کردن لاستیک می تواند برای خانم ها خطرناک باشد می گوید انجام کارهای سنگین و قدرتی مستلزم آمادگی های خاص جسمانی است و به نظر من هیچ کس نباید بدون آمادگی لازم برای هر ورزش خاص آن ورزش را انجام دهد چون این کار می تواند صدمات جبران ناپذیری ایجاد کند. اگر من دائما به خانم ها می گویم که ورزش کنند و یا در زمینه های اجتماعی ورزشی مثل مسابقات حضور فعال تری داشته باشند منطورم این نیست که همه خانم ها باید در زمینه زورآزمایی ومسابقه های این چنینی فعال باشند.  
آذر در پاسخ به این سوال كه چه ورزشی برای خانم ها بهتر است می گوید هرگونه فعالیتی که  متناسب با شرایط خاص فیزیکی، سابقه سلامتی و علاقه خانم ها باشد خوب است، فعالیتی که خانم ها از انجام آن لذت ببرند.  من به خوبی می دانم که انجام کارهای مسابقه Femsport  برای خیلی از خانم ها عجیب یا شاید نوعی دیوانگی باشد اما من از این کارها لذت می برم و برایم نوعی تفریح است مخصوصا وقتی قدرت بدنی ام را به آقایان نشان می دهم و آن ها با تعجب مرا نگاه میکنند! این کار برایم خیلی جالب است و دلیش را هم نمی دانم! شاید چون معمولا آقایان عادت کرده اند که وسایل سنگین را برای خانم هایشان حمل کنند و انتظار ندارند که خانمی بتواند از عهده چنین کارهایی برآید. یکی دیگر از کارهایی خیلی تفریحی و جالب برای من هل دادن ماشین است. کاری که میدانم برای خیلی از خانم های ایرانی عجیب و شاید احمقانه است! اما خوب برای من جالب است. من معمولا با دیگر مربیان بدنسازی مرد هر از گاهی هل دادن ماشین را به عنوان تمرین کاردیو در پارکینگ عمومی فینچ و یانگ انجام می دهیم. اما من هرگز به خانم هایی که آمادگی جسمانی کامل ندارند توصیه نمی کنم که دست به چنین کارهایی بزنند. البته به نظر من فعال بودن فیزیکی  حد و مرزی ندارد و دامنه انجام آن نا محدود است اما برخی ورزشها برای خانم ها منافع بیشتری دارند. به عنوان مثال خانم هایی که کاندیدای بیماری پوکی استخوان هستند و یا به این بیماری مبتلا شده اند با انجام ورزش بدن سازی (وزنه) روی استخوان هایشان فشار لازم را می آورند که این امر باعث مستحکم شدن استخوان ها می شود.  یا مثلا پیاده روی صحیح و اصولی که کم کم تبدیل به دویدن های کوتاه مدت با توجه به سن و سابقه پزشکی افراد انجام می شود منافع بسیاری برای مبتلایان به ناراحتی های قلبی، عروقی، کلسترول و فشار خون بالا دارد. پس انجام هر ورزشی می تواند مفید باشد به هر صورت که خانم ها دوست دارند با توجه به شرایط خاص خودشان، سابقه پزشکی و امکاناتی که در دسترس اشان است.

وی درباره احساسش پس از این به پایان رساندن این مسابقه می گوید: احساس بسیار خوبی دارم و خیلی خوشحالم توانستم کاری را انجام دهم که از مدتی قبل برای آن برنام ریزی دقیق داشتم. از طرف دیگر اگر این اقدام من بتواند تعدادی از خانم های ایرانی را در هر سن و شرایطی که هستند تشویق کند که ورزش را جدی تر بگیرند و بیشتر به سلامت فیزیکی خود اهمیت بدهند خوشحالیم چند برابر می شود.
 از آذر پرسیدیم که برای خانم های تورنتو چه پیامی دارد. او می گوید معمولا وقتی با خانم ها صحبت از ورزش می شود خیلی ها به اشتباه تصور می کنند که ورزش صرفا برای لاغری است و فقط افراد چاق باید ورزش کنند.  متاسفانه این فرهنگ هنوز در جامعه ایرانی جا نیفتاده است که هر فردی، با هر جثه و سن و جنسیت نیاز به ورزش مداوم و منظم دارد.  آذر معتقد است که ورزش صرفا برای افراد چاق و یا تنها برای لاغر شدن نیست. زیرا لاغری به تنهایی و به خودی خود نشانه تناسب اندام و یا قدرت بدنی بالاتر نیست. یعنی لاغری الزاما اندام زیبا و متناسب، انرژی و قدرت به همراه ندارد. البته ورزش تضمین کننده سلامتی است پیش از آن که بخواهد هدف تناسب اندام و یا لاغری را که مورد نظر بسیاری از خانم های ایرانی است تامین کند.
از او در باره زندگی شخصی و اوقات فراغتش می پرسیم و او با خنده می گوید فکر می کنید برای من اوقات فراغتی هم باقی می ماند؟ خوشبختانه یا متاسفانه زندگی من به صورتی بوده است که مجبور بوده ام همیشه سخت کار کنم. دو فرزند دارم ،یک پسر 32 ساله که ازدواج کرده و یک دختر 27 ساله که هنوز بامن زندگی می کند. من هنوز تحصیلات دبیرستان را هم تمام نکرده بودم که ازدواج کردم و پس از آن با وجود آمدن فرزندانم به دانشگاه رفتم و تا مرحله فوق لیسانس تحصیل کردم.  ورزش همواره بخش مهم و اصلی زندگی من بوده است. قبل از آمدن به کانادا همیشه در ایران کار کردم و یاد گرفتم که چطور در سختیهای زندگی روی پاهایم بایستم و  به جای اظهار ضعف و شکایت از زمین و زمان قوی باشم، گریه نکنم و روی کارهایی که باید انجام دهم متمرکز باشم . در تمام مدت هشت سالی که در کانادا زندگی کرده ام فقط کمتر از دو ماه در ابتدای ورود به کانادا کار نکردم. به سرعت کار پیدا کردم و بعد از آن همیشه و تحت هر شرایطی سخت کار کرده ام. تمام کسانی که از نزدیک شاهد زندگی من بوده اند می دانند که وجود من پر از انرژی های مثبت است و همواره سعی می کنم که به دیگران انرژی مثبت بدهم. من می دانم که هنوز زن ایرانی به خاطر شرایط فرهنگی و مذهبی حاکم در کشور ما کاملا به قابلیت های بیشمار خود پی نبرده است و همیشه سعی می کنم که به خانم های ایرانی ثابت کنم قابلیت هایشان خیلی زیاد است به شرط آن که به خود ایمان داشته باشند.  با ورزش روح و جسم خود را قوی کنند. اعتماد به نفس داشته باشند. از انجام کارهای سخت نترسند و تمام وقتشان را صرف آرایش مو و ناخن و گپ زدن های دوستانه نکنند. برای من به تجربه ثابت شده زنانی که به بدنشان بیشتر از صورتشان می رسند اعتماد به نفس بیشتری دارند.

آذر در پایان می گوید پس از تمام شدن مسابقه و برگشت به تورنتو شاید بیشتر از هر زمان دیگر مصمم هستم که با جدیت بیشتر ورزش کنم و سال آینده دوباره در همین مسابقه در کالگری شرکت خواهم کرد. او می گوید دوست دارم خانم های ایرانی را در زمینه ورزش فعال تر ببینم چرا که اطمینان دارم خانم ها با انجام فعالیت های ورزشی گوناگون احساس بهتری نسبت به خود پیدا می کنند، سلامت می مانند، جوان تر می شوند و اعتماد به نفسشان بالاتر می رود. از نظر من .

قدرت بدنی و روحی از لازمترین ابزار برای زنان در کارزار زندگی است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر